همانطور که امروز در گجت نيوز خواندید، فیسبوک WhatsApp را با مبلغی برابر 16 میلیارد دلار از آن خود کرده است. فیسبوک در فروردین ماه سال 1391 نیز اینستاگرام را از آن خود کرده بود. اما چرا فیسبوک چنین تصمیمی گرفتهاست؟
زمانی که مارکزاکربرگ از هدف خود برای ایجاد ارتباط بین تمامی افراد روی کرهی زمین صحبت میکند، وی فقط به فکر فیگور تبلیغاتی صرف نیست؛ بلکه وی سودای مالکیت بر زیرساختهای ارتباطی جهانی را که در آن زندگی میکنیم در ذهن خود میپروراند. شاید پرداخت 16 میلیارد دلار برای تصاحب سرویس پیامرسانی WhatsApp یکی از نشانههای این طرز تفکر در ادامه ی خریدهای پیشین این کمپانی باشد.
فیسبوک با اختراع اولین و بزرگترین سرویس جامعهی مجازی جهان پای در جهان ارتباطات گذاشت و در طی سالیان به بلوغ رسید، بطوریکه هماکنون مالک بزرگترین شبکهی اجتماعی موجود در جهان است. فیسبوک هماکنون بهعنوان سرویسی مطرح است که توانسته 1.25 میلیارد نفر از افراد را بهعنوان کاربر خود پذیرا باشد؛ در حالی که WhatsApp بهعنوان یک اپلیکیشن جایگزین برای ارسال SMS بسیاری از کاربران به ایفای نقش پرداخته است و قادر به جذب 450 میلیون کاربر شده که بطور ماهیانه این اپلیکیشن را مورد استفاده قرار میدهند. خریدهای پیاپی این کمپانی و سودای تسلط بر تمامی زیرساختهای ارتباطی جهان، علارغم نکات مثبت برای کاربران، تاحدودی نگرانکننده نیز هست. این اپلیکیشن توانسته تا در برخی از مناطقی که مسنجر فیسبوک موفقیت آنچنانی را بهدست نیاورده، با دستانی پر ظاهر شده و کاربران زیادی را جذب کند. با تصاحب WhatsApp و برطرفکردن نقاط ضعف آن، فیسبوک خود را قویتر از پیش و در واقع در دسترستر از پیش قرار داده است. سرویس WhatsApp بخش بزرگی از حجم تصاویر و پیامهای ارسالی در سرتاسر جهان را به خود اختصاص داده است. کاربران WhatsApp روزانه 200 میلیون پیام صوتی را به یکدیگر ارسال میکنند. این اپلیکیشن برای برخی از کاربران به مثابه جایگزینی برای تماسهای صوتی است.
تصاحب WhatsApp توسط فیسبوک بیشتر شبیه به تقویت مواضع کمپانی تحت تسلط زاکربرگ در دنیای اپلیکیشنهای مخصوص برای ابزارهای قابلحمل است؛ اما این خرید علیرغم منافعی که برای فیسبوک خواهد داشت، تأثیراتی را در روند استفاده از این اپلیکیشن برای کاربران در بر دارد. با تصاحب چنین کمپانیهایی توسط فیسبوک، دیواری در مقابل سرویسها و اپلیکیشنهایی کشیده میشود که پیش از خرید، کاربران میتوانستند با استفاده از آنها ارتباط برقرار کنند. اینستاگرام به اشتراکگذاری تصاویر را به فرمی به انجام میرساند که فیسبوک از انجام آن ممانعت میکند. WhatsApp نیز اولین سرویسی است که امکان برقراری ارتباط بین کاربران تلفنهایهوشمند و تلفنهایهمراه معمولی را فراهم میکند و این ویژگی چیزی است که فیسبوک از داشتن آن بیبهره است. فیسبوک در حال پر و بال گرفتن و افزایش سرویسها و خدماتی است که دراختیار کاربران خود قرار میدهد.
به اعتقاد کاراسوییشر از Re/code، سیاست در پیش گرفته شده توسط فیسبوک، این کمپانی را بیش از پیش شبیه به دیزنی میکند؛ چراکه فیسبوک با خریدهایی که انجام میدهد، برخی از مهمترین سرویسها و برندها را به زیر پرچم خود آورده و به فعالیت تحت نام خود ادامه میدهد. این کمپانی با خرید کمپانیهای مورد نظر، دامنهی فعالیت آنها را در یکدیگر ادغام نمیکند تا رشد هر یک را به تنهایی مشاهده کند.
با انجام چنین خریدهایی نهتنها فیسبوک دامنهی سرویسها و محصولات خود را افزایش میدهد، بلکه مدل تجاری خود را نیز فراختر میکند. فیسبوک این شانس را داشت تا WhatsApp را همچون سایر سرویسهای خود به اپلیکیشنی رایگان تبدیل کند؛ اما اینکار را به انجام نرساند. جنکاوم، مدیرعامل WhatsApp این قول را به کاربران خود داده است تا اپلیکیشن را از شر تبلیغات حفظ کرده و همچنان به اشتراک سالیانهی یک دلاری خود پایبند باشد. با ورود مدیرعامل WhatsApp به مجموعهی تصمیمگیرندگان فیسبوک، شاید در آینده شاهد استفاده از این مدل کسب درآمد در سایر سرویسهای فیسبوک نیز باشیم. موفقیت WhatsApp به بهرهگیری از مدل تجاری خود که از الگویی غیر از نمایش تبلیغات علیرغم سرویس رایگان بهره میبرد، نشان از وجود راههای دیگری نیز دارد که میتوان با پیروی از آنها به تجارت در دنیای فناوری پرداخت.
هنوز نمیتوان در مورد میزان نفوذ و تاثیر نظرات کاوم در فیسبوک سخنی به میان آورد؛ اما این نکته مبرهن است که وی جایی در میان هیئتمدیرهی فیسبوک خواهد داشت. فیسبوک با خرید WhatsApp علاوه بر گسترش دامنهی سرویسها و محصولات خود، نگرش خود به دنیای فناوری را نیز بازتر کرده است. شعار داخلی فیسبوک بر اصل حرکت سریع و تغییر الگوها استوار است؛ در حالی که WhatsApp با در پیشگرفتن اصولی کلاً برعکس و پایبندی به سنتهای اولیه، به موفقیت کنونی دست یافته است. بسیاری از کمپانیهای رقیب که میتوان فیسبوک را نیز در میان آن ها به شمار آورد، با اضافهکردن ویژگیهایی به چت متنی، سعی در جذب مخاطبان بیشتری دارند؛ اما WhatsApp با عدم اضافهکردن چنین ویزگیهایی سعی در ارائهی یک سرویس به مشتریان خود دارد و آن امکان ارسال پیامهای متنی در محیط و اکوسیستمی کاملاً مینیمال است. هدف WhatsApp جایگزینکردن اپلیکیشن خود با SMS در شبکههای مخابراتی است. شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد تا بدانید که گردش مالی ارسال پیامهای کوتاه از طریق اپراتورهای مخابراتی تجارتی 100 میلیارد دلار است؛ از اینرو WhatsApp با ارائهی سرویس با اشتراک سالیانه یک دلار، بهترین شانس را برای جایگزین کردن خود با این امکان را دارد. شاید در صورتی که WhatsApp نیز به سراغ کسب درآمد از طریق نمایش تبلغات یا اضافهکردن امکان به اشتراکگذاری تصاویر یا امکان انجام بازی میرفت، موقعیت کنونی را در اختیار نداشت.
براساس آخرین گزارش مالی فیسبوک که متعلق به سهماههی چهارم سال 2013 میلادی است، این کمپانی در والاستریت ارزشی برابر 151 میلیارد دلار دارد که خرید اپلیکیشن WhatsApp به مبلغ 16 میلیارد دلار به معنای صرف یک دهم از ارزش این کمپانی در راه خرید WhatsApp است. اما گویا زاکربرگ از اقدام انجام شده ابایی ندارد:
WhatsApp تنها سرویس موجود در دنیای فناوری است که قادر به جذب کاربران بیشتری حتی افزونتر از فیسبوک بوده است.
شاید این سخن نشاندهندهی یکی از عمدهترین دلایل فیسبوک برای خرید WhatsApp باشد. مطمئناً میتوان عوامل دیگری را نیز در این خصوص برشمرد که گسترش دامنهی فعالیت فیسبوک یکی دیگر از آنها است. اما میتوان مهمترین عامل این خرید را نگرش زاکربرگ در مقام رهبری فیسبوک خواند که درصدد اتصال تمام مردم جهان به یکدیگر است. سرویس بعدی که کاربران از آن برای ایجاد ارتباط با یکدیگر استفاده خواهند کرد چه خواهد بود؟ شاید بازهم شاهد انجام چنین خریدهایی از جانب زاکربرگ باشیم؛ چراکه هدف وی در اختیارداشتن زیرساخت ارتباطی تمام کاربران در گوشه گوشهی جهان است.
منبع : theverge